+ بابا میشه فردا برم مدرسه
- واسه چی؟
+ که مشکل درسی بپرسم.
- مشکل درسی داری؟ بیار ببینم چیه؟
+ خب خیلی گشتم به زور یکی پیدا کردم ولی خیلی چرته بعیده باهاش قانع بشید که بذارید برم.
- :)))) خب پس چیمیگی؟
+ هیچی پس بذارید فردا ،خخخب؟ فقط یکساعت، قول میدم فقط یکساعت با فرزانه برم مسیر مدرسه جدید و پیدا کنیم زود برگردیم. قول میدم زیر یکساعت برگردیم.
-سارا -_-
+خب الان تصور کنید من یه دانش آموز متوسط یا ضعیف بودم که حداقل ده تا مشکل قانع کننده واسه مدرسه رفتن داشتم شمام بلد نبودید کمکم کنید اون وقت باید چیکار میکردم؟
- باید میرفتی مدرسه.
+ خب حالا فک کنید من فقط فردا رو یکی از اون دانش آموزام.
- بعد دقیقا چرا همچین فکری بکنم؟
+ که یه کم حال اون پدر مادرا رو درک کنید و خداروشکر کنید که جای اونا نیستید و قدردان دختری مثل من و پدری مثل خودتون باشید:))
- آخ، چه تلنگر به جایی بود سارا!!! واقعا تکونم دادی !! ممنونم ازت!! خیلی بهت افتخار میکنم و قطعا بیشتر از تو به خودم افتخار میکنم که همچین بچهای بزرگ کردم. برای تشکرم پنج شنبه به عنوان راننده شخصیتون تا محل آزمون اسکورتتون میکنم. کروکی محل هم براتون تو مقیاس دلخواه میکشم.البته اگر افتخار بدید،هرچند میدونم این تلنگر گرانقدر با این کارای حقیر جبران پذیر نیست.
+ -_-
- بازم از این تلنگرا داشتی با گوش جان میشنوم.
+ -_-
- فقط لطفاً هر روز نباشه چون جبرانش سخت میشه، مثلا یه روز در میون فک کنم خوب باشه.
+ -_-
- آها بی زحمت تیکههای تعریف از من اش هم بیشتر باشه که باور پذیر تر باشه چون خیلی بیخودی خودتو تحویل میگیری همش.
+باباااااا :))
دیگه حمله کردم بزنمشا ولی چند ثانیه بعد خودم گره خوردم :/ :))
تو همون حالت بوسم کرد گفت عاشق صداقتتم، میدونی سارای صادق رو از سارای سرتق صدبرابر بیشتر دوست دارم؟!
+ یعنی میذارید برم.
دوباره بوسم کرد
- نه :))
//////////////////////
آیا اینه پاسخ سارای صادق؟!